زندگینامه
شهید محمدرضا رجبزاده در سال ۱۳۳۲ در خانواده مؤمن و زحمتکش روستایی در کریم آباد دستگردان متولد شد.
علی رغم گرفتاریهای زیاد ناشی از مشغله کاری والدین در امر کشاورزی و دامداری در دبستان همان روستا شروع به تحصیل نمود و تا ششم ابتدایی نظام قدیم آموزش و پرورش به تحصیل ادامه داد.منتهی مشکلات زندگی والدین او را مجبور ساخت تا ترک تحصیل نموده و دوش به دوش پدر زحمتکش به انجام امور کشاورزی، دامداری و کارگری بپردازد.
همین که به سن سربازی رسید جهت انجام خدمت وارد ارتش شد. سربازی خود را در گارد شاه سابق در تهران گذراند و با درجه گروهبانی در ارتش استخدام گردید.
وقتی تشکیل خانواده داد به لحاظ وضعیت شغلی محل سکونت خود را تهران انتخاب کرد و همزمان با شروع انقلاب اسلامی به خیل انقلابیون پیوست و ضمن تشویق مردم به مبارزه، خـود در راهپیماییها حتیالامکان شرکت مینمود.
در سال ۱۳۵۹ جنگ تحمیلی که شـروع شد در جبه های حق علیه باطل حضور پیدا کرد و تا زمان شهادت در مناطق جنگی خرمشهر، سوسنگرد، اندیمشک، اهواز، آبادان و مدتی در غرب کشور به عنوان مربی سلاح شناسی، بیسیمچی گردان و فرماندهی گروهان ارتش جمهوری اسلامی از کشور و نظام مقدس اسلامی دفاع کرد.
محمدرضا در طول حضور در جبههها هر چند ماهی که میگذشت برای تجدید دیدار با خانواده و اقوام به مرخصی میآمد و دوباره بر میگشت. یک بار از ناحیه پا مجروح گردید ولی بلافاصله بعد از بهبودی به ارتش اسلام در جبههها ملحق شد و سرانجام پس از شرکت در عملیات والفجر ۴ در شمال مریوان و منطقه عمومی پنجوین در دره شیلر در داخل خاک عراق که با رمز مقدس یا الله یا الله یا الله شروع شد در اثر برخورد گلوله به سر آن انسان مبارز در تاریخ ۱۳۶۲/۸/۱۵ به لقاء الله پیوست.
جنازه آن شهید سرافراز به زادگاهش در شهرستان طبس منتقل و پس از تشییع
باشکوهی در روستای کریم آباد به خاک سپرده شد. از محمدرضا یک فرزند پسر و
یک دختر به یادگار مانده است.
گزیده ای از وصیتنامه شهید
همسرم! پس از شهادتم طوری برخورد و رفتار کنید که دشمن احساس شادی نکند و تـا میتوانید به برادرانم بگویید که نگذارند اسلحه شهدا روی زمین بماند.